تعریف کلمه گیاه ازآنچه که ظاهراً به نظر میرسد بسیار مشکل تراست. اگرچه گیــــاه شناسان محدوده رده بندی گیاهان را تعریف کردهاند، مرزهای تعیین کننده اعضاء رده بندی گیاهان بسیار اختصاصی تر از تعریفات رایج «گیاه» است. ما گیاه را بعنوان یک موجود زنده یوکاریوت و دارای تعداد زیادی سلول تعریف میکنیم که عموما» فاقد اندامهای حسی یا حرکت ارادی بوده و در صورت رشد کامل دارای ریشه، ساقه و برگ میباشند. اما از نظر گیاه شناسی فقط گیاه آوندی دارای ریشه، ساقه وبرگ است. اما اگر منصفانه نگاه کنیم گیاهانی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم، گیاهان آوندی میباشند.
تعریف دیگر گیاه که فراگیرتر میباشد، عبارت است از هرچیزی که فتواتوتروف میباشد- یعنی غذای خودش را از مواد خام غیر آلی و نور خورشید تولید کند. برای فردی که بر نقش خاصی که گیاهان در یک اکوسیستم بازی میکنند متمرکزشود این تعریف غیر منطقی نیست. اما در بین فتواتوتروپها، پروکاریوتهایی (پیش هسته) مخصوصا«باکتریهای فتواتوتروپ و سیانوفیتها وجود دارند. سیانوفیتها را گاهی اوقات (به دلایل خوبی) جلبکهای سبز– آبی مینامند. در اینجا این مشکل بوجود میآید که بیشتر مردم از جمله گیاه شناسان قارچ خوراکی را گیاه مینامند اگرچه قارچ خوراکی اندام باردهی قارچ میباشد (حوزه قارچها)، و اصلا» فتواتوتروپ نبوده، بلکه گندخوار (saprophytic) میباشد. و بیش از چند گونه گیاهان گل دار، قارچها و باکتریها وجود دارند که انگلی هستند.
ما قادر به ارائه پاسخی مطمئن نیستیم. فهرست خصوصیاتی که حوزه رده بندی گیاهان را از سایر حوزههای زیست شناسی جدا میکند حد اقل یک تعریف فنی ارائه میکند اما این تعریف مورد پسند همگان قرار نمیگیرد. بنابراین تعریف اصطلاح گیاه همیشه به معنی بیشتر موجودات زنده طبقه بندی شده در محدوده رده بندی گیاهان میباشد. مثلا«اگر جلبکهای سبز به وضوح گیاهانی جزورده بندی گیاهان هستند، پس بیشترمردم اکثرخزههای دریایی را هم که جزئی از(حوزه آغازیان (هستند، جزو جلبکهای سبز در نظر میگیرند. مشکل عدم وجود دقت یا توافق که در تعریف گیاه وجود دارد یکی از گفتههای مورد تفاهم است که اغلب در مقالات با آن مواجه هستیم از این قبیل:... آوند چوبی یکی از دو بافت انتقال در گیاه است. بطور کلی تصور نمیشود این جمله به معنی تمامی گیاهان، جلبکها با گیاهان گلدار باشد. به احتمال بسیار زیاد باکتریها یا قارچها را به حساب نمیآورد. در واقع معمولا» بهتر است اینگونه تصور شود که این بحث فقط به گیاهان آوندی مربوط میشود (ضرورتا«سرخسها، مخروط زاها، گیاهان گلدار و تعدادی دیگر) مگر اینکه به صورتی متفاوت بیان شود(مثلا»... در گیاهان آوندی و غیر آوندی اینگونهاست
ممکن است بخواهیم علاوه بر طبقه بندی علمی گیاهان یا روشهای مردم پسند تر براساس این سیستم، به طبقه بندی گیاهان با روشهای متفاوت دیگری بپردازیم که در ذیل به بررسی برخی از آنها میپردازیم: ممکن است گیاهان بر مبنای الگوهای رشد فصلی اشان مرتب شوند. البته گیاهان ساده مثل جلبکها دوران زندگی کوتاهی دارند و اصطلاحهای زیر در مورد آنها بکار نمیرود اما جمعیت جلبکها عموما«فصلی هستند. • سالانه: زندگی و تولید مثل در یک فصل رشد و نمو. • دوسالانه: زندگی در دو فصل رشد و نمو؛ تولید مثل معمولا» در سال دوم • چند ساله: زندگی در سالهای رشد نمو طولانی؛ ادامه به تولید مثل در یک مرحله گیاهان آوندی یا (غیر چوبی) هستند ویا چوبی. گیاه چوبی ممکن است درختانی باشند با یک یا چند تنه و شاخه که روی زمین بوجود میآیند ویا درختچههایی باشند بدون تنه، با شاخههایی که نزدیک سطح زمین قرار دارند. همچنین ممکن است گیاهان بر اساس چگونگی کاربردشان طبقه بندی شوند. گیاهان غذایی از جمله میوهها، سبزیجات، گیاهان دارویی و ادویهها میباشند.
طرح تاریخ گیاهان زمین مشابه مهره داران آن است، با امواجی از انقراضها و جانشینیها و پیدایش تصادفی اشکال تازه برای غلبه بر محیط. در دورهٔ دونین، زمانی که جنگلهای اولیه پدید آمدند، ابتدا مجموعهٔ گیاهان دم اسبی، پنجه گرگی ها وسرخس ها گسترش یافتند و گیای (فلورای) غالب زمین را به وجود آوردند. این گیاهان بهوسیلهٔ هاگتولید مثل میکردند و آب و هوای مرطوب را ترجیح میدادند.
انرژی لازم برای نگهداری جانوران دریایی اولیه باید نخست توسط زیستمندان فتوسنتز کننده تأمین شده باشد، و هنوز هم عمدتا توسط این زیستمندان تأمین میگردد، ولی زمانی در اواخر دوران پرکامبربن جلبکهای دریایی پرسلولی تکامل یافتند. در مورد گوناگونی یا فراوانی این گیاهان اطلاعات چندانی دردست نیست؛ آنها قاعدتا به اجتماعات بی مهرگان تنها زیستمندان کوچکی اضافه کردهاند و ممکن است مستقیما توسط زیستمندان دیگر خورده شده باشند
باکتریهای خاک، قارچها و اشکال گیاهی پست احتمالا در دروهٔ کامیریرن روی زمین سکنی گزیدهاند، و شاید حاشیهٔ مردابها و خلیجها به انواع گیاهان پرطاقت و نیمهآبزی کمک کرده باشد. ولی، نخستین راستههای گیاهان غیرآبزی که نوادگان آنها عناصر اصلی گیاهی خشکی را تشکیل میدهند، در دورهٔ سیلورین پدید آمدهاند. گیاهان اولیه از مردابها و باتلاقها به مناطق مسکونی خشک واقع در زمینهای کوهپایهای گسترش یافتند. با گسترش کمربند سبز زمین، جانوران در حاشیه آن را تعقیب کردند: بند پایان و احتمالا کرمها، که از خردههای گیاهان و سرانجام از خود گیاهان تغذیه میکردند، از این جانوران بودند. بدینترتیب برای نگهداری از جمعیتهای چهارپایانبزرگ که در طی دورهٔ پیدایش یافتند، روی خشکی انواع شکار وجود داشت.
گیاهانی که دارای دانه و گرده هستند، در دورهٔ دونین تکامل یافتند. آنها در طی دورهٔ کرینیفر شاخه-شاخه شدند؛ در دورهٔ پرمین دودمانی بهنام مخروطیان (کاجها) آغاز به گسترش کرد که در دوران میانزیستی گیای غالب خشکی شد. چیرگی مخروطیان با پیدایش آب و هوای خشک همراه بود
تحول دیگری که در اواخر دورهٔ کرتاس روی داد، گسترش ناگهانی گیاهان گلدار برای غلبه بر قلمرو خشکی بود. (امروزه حدود ۰۰۰، ۲۵۰ گونه گیاه گلدار وجود دارد.) بهنظر میرسد نخستین گیاهان گلدار گونههای خودرو و فرصتطلبی بودهاند که برای تولید مثل سریع سازگاری یافتند. تخصصیابیهای تولید مثلی، شامل تکوین گلها و پیدایش دستگاههایگرده افشانی حشرهای، به گیاهان گلدار امتیازی عمومی در مقابل مخروطیان بخشید.
جزئیات گوناگونی و وفور گونههای گیاهی طی دورانهای دیرین زیستی و میان زیستی تا اندازهٔ زیادی ناشناخته ماندهاست. دگرگونی عمدهای که در عناصر غالب گیای زمین روی میداد همانند همان چیزی بود که در مورد جانوران هم اتفاق میافتاد، ولی از قرار معلوم این تغییرات مربوط به رخدادهایی نبودند که جانوران را مورد تأثیر قرار میدادند. مثلا، گیاهان گلدار مدتها پیش از اینکه دایناسورها منقرض شوند، بهخوبی تثبیت شده بودند. افزون بر این، چند موج انقراض چهارپایان که در دوران میانزیستی روی داد، در تاریخ گیاهان تا جایی که امروزه میدانیم منعکس نشدهاست.